آموزگار، گروه آموزش ابتدایی، آموزش و پرورش شهرستانهای تهران، شهر قدس، ایران.
چکیده
هدف: تحقیق حاضر، با هدف بررسی اثر بخشی رویکرد یادگیری ترکیبی و آموزش حضوری سنتی بر پیشرفت ریاضی و بهبود نگرش معلمان ابتدایی شهر قدس انجام شد. روش شناسی: تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان ابتدایی شهر قدس تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 66 معلم ابتدایی داوطلب که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از یک آزمون پیشرفت ریاضیات توسعه یافته توسط محقق و مقیاس نگرش داتون استفاده شد. شرکتکنندگان در یادگیری ترکیبی نیز پرسشنامهای را که توسط محقق توسعه داده شده بود، درباره درک خود از یادگیری ترکیبی تکمیل کردند.. به منطور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد(p<0.005). نتایج: نتایج نشان داد اثر روش یادگیری ترکیبی و آموزش حضوری سنتی بر پیشرفت ریاضی و بهبود نگرشهای معلمان ابتدایی معنی دار بود(p<0.001). میانگین نمرات متغیرهای پیشرفت ریاضی و نگرش معلمان در گروه روش یادگیری ترکیبی (p<0.001) و گروه روش یادگیری سنتی (p<0.001) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود؛ با این حال بین گروه های آزمایش تفاوت معناداری مشاهده شد(p<0.001). شرکتکنندگانی که در قالب یادگیری ترکیبی ثبتنام کردهاند در پسآزمون نگرشهای بهتری نسبت به معلمان در آموزش حضوری سنتی داشتند، اما هیچ تفاوت برای پیشرفت ریاضی یافت نشد. نتیجه گیری: شرکتکنندگان در شرایط یادگیری ترکیبی، انعطافپذیری ساختار دوره و کنترل بر سرعت آموزشی را ارزشمند میدانند، اما بیان میکنند که مدیریت زمان و کاهش حضور فیزیکی مربی چالشهایی هستند. این یافتهها عناصر مهمی را پیشنهاد میکنند که هنگام طراحی دورههای آموزشی ترکیبی باید در نظر گرفته شوند.